loading...
مبارزه برای عدالت و پیشرفت
محمدرضا زرین کلاه بازدید : 21 پنجشنبه 07 آذر 1392 نظرات (1)

آیا غنی سازی 5 یا 20 درصد برای نیاز های ما کافیست ؟

در کنار مسایل حقوقی و فنی در باره فناوری هسته ای میتوان به یک مطلب مهم اشاره کرد که امروزه سوال بسیار مهمی جلوه می کند

آیا غنی سازی 5 درصد همه نیاز های ما را در حال و آینده تامین می کند و حتی بالاتر از 20 درصد غنی سازی را احتیاج خواهیم داشت . لزوم نیاز به غنای بالای بیست درصد تنها در مصارف نظامی که نه در دکترین دفاعی ما جایگاهی ندارد و نه در ضوابط شرعی ما ( فتوای مقام معظم رهبری ) خلاصه نمی شود . برخی از کاربرد های اورانیوم با غنای بالای بیست به طور خلاصه بیان شده است :

 

        استفاده در برخی از انواع راکتورهای تحقیقاتی (حدود 36% تا 90%)

بیش از 239 راکتور تحقیقاتی در 56 کشور جهان وجود دارد که حدود نیمی از آن‌ها از سوخت با غنای بالا به عنوان سوخت اصلی خود بهره می‌برند (آمار سال 2012).

        تولید برخی از انواع رادیوداروها

      استفاده برای تولید توان ماهواره‌ها و فضاپیماها (حدود 90% تا 96%)

       استفاده برای پیشرانش کشتی‌ها، ناوها و زیردریایی‌ها (حدود 20% تا 96%)

        استفاده در برخی از نسل‌های جدید راکتورهای تولید توان

لذا واضح است که گذشتن از حق غنی سازی 20 درصد در یک دوره شش ماهه صرفا جهت اعتماد سازی بوده است و فرزندان این انقلاب توجه داشته اند که چشم پوشی بلند مدت ( و نه حتی همیشگی ) از خط قرمز های این حوزه به شمار میرود زیرا این ابزار ( غنی سازی 20 درصد و بالاتر ) ابزاری مهم در راستای رشد و توسعه ایران اسلامی خواهد بود . ان شا الله

محمدرضا زرین کلاه بازدید : 25 دوشنبه 15 مهر 1392 نظرات (1)

در پی خاطره گویی های حاج آقا از حضرت امام خمینی که هر روز خاطره ای جدید مطرح می شود یه حرف

قشنگ شنیدم که مسولین سایت حاج آقا یه قسمت در سایت حاج آقا باز کنند که دوستانی که مایل به شنیدن

خاطره های جدید هستند موضوع های درخواستی را به ما بدهند ما (مسولین سایت البته به کمک حاج آقا )برای شما

سر سه سوت خاطره اش را می سازیم و پیشکش نگاهتون می کنیم.


قسمت هایی از وصیت نامه سیاسی الهی امام 

مبارز اول : اكنون كه من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌كنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌كه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق كارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.پس حاج آقا اسناد را رو کنید و گرنه می شوید ...د ر و غ گ و

مبارز دوم : وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی‌نماها كه با انگیزه‌های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌كنند و وقت خود را وقف براندازی آن می‌نمایند .......، آن است كه شماها طرْفی از این غلط كاریها تاكنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است كه اگر برای دنیا به این عمل دست زده‌اید ـ و خداوند نخواهد گذاشت كه شما به مقصد شوم خود برسیدـ تا درِ توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم‌صدا شوید و از جمهوری اسلامی كه با فداكاریهای ملت به دست آمده حمایت كنید، كه خیر دنیا و آخرت در آن است.

محمدرضا زرین کلاه بازدید : 48 یکشنبه 14 مهر 1392 نظرات (2)

صفری ها نخوانند...

 

اگر بخواهیم از اتفاقات تازه و یا شاید جالب این روزهای سلف که خیلی پرشورتر هم ، از سال های قبل شده است مثل لیوان های خاص ، در رنگ های مختلف که اصلا معلوم نیست چه جوری شسته می شوند و دوباره در چرخه استفاده دانشجویان عزیز قرار می گیره از یک طرف و از طرفی دیگر قیمت غذا ، مخصوصا روزهای پنج شنبه بگذریم یه اتفاق جالب دیگه هم ، چشم تیزبین (!) هر دانشجویی را به خود جلب میکنه .

آره; اونم تغییر شرکت پخت یا بهتر بگم تغییر اسم شرکت پخت غذای دانشگاه است ، چرا که همه ی خدمه زحمت کشی که قبلا حضور داشتند الان هم حضور دارند و به طوری که کسی شک نکنه فقط لباس های این عزیزان سبز شده و جالب تر از همه این که مسول شرکت تاک سبز (شرکت فعلی!!!) هم همون مسول شرکت سروستان (شرکت سابق!!!)است .

مسلما هر تغییری برای بهتر شدنه که اگر هم وضعیت عالی باشد باز هم این تغییر برای متعالی شدن اتفاق می افتد اما این بار مسولین بالا با تغییر اسم(!) ، در واقع می خواستند اسم شرکت را بهتر کنند اسمی که خیلی هم ربطی به آشپزی نداره و آدم رو بیشتر یاد شرکت های خدمات کشاورزی میندازه !! ولی نمی دانسته اند که دانشجویان با اسم مشکلی ندارند بلکه با نوع پخت غذا مشکل دارند .

ولی آیا نمی شد و نمی شود به جای تغییر اسم شرکت با تغییر جزیی در سر آشپزهای عزیز نوع پخت غذا را تغییر داد تا شاید سر آشپزهای جدید با ایده های جدیدتر و به روز تر و بهتر تغییری در کیفیت غذای فعلی ایجاد کنند که یه روز برنج در روغن غوطه ور و یک روز مثل کویر یزد نباشد . ما هم امیدواریم که بشود...

کلام آخر :

شاید اگر شورای صنفی دانشجویان که به دلیل سیاسی کار کردن اعضای شورا ، زمانی به دست مبارک رییس منحل شد دوباره فعال بشود ، بتواند دردی از دانشجویان عزیز دوا کند . بدرود

* محمد رضا زرین کلاه یه علوم پایه ای البته نه از نوع فیزیکی! *

محمدرضا زرین کلاه بازدید : 17 شنبه 16 شهریور 1392 نظرات (4)

سلام

بعد از حدود سه ماه که از دانشگاه دور بودیم دوباره تا چند روز آینده باید حضورمان در دانشگاه سبز بشود. اما راستی امسال با پارسال چه فرقی دارد ؟ منظورم هم از نظر مسائل دانشگاهی و هم مسائل درون تشکلی است آیا اصلا فرقی دارد؟

حداقل فرق امسال با پارسال اینه که فضای دانشگاه از نظر سیاسی و یا موضوعات سیاسی آرامتر است چرا که انتخابات با شکوه تمام برگزار شد و دولتی اعتدال گرا بر سر کارآمد که البته هنوز رییس جمهور اعتدال را برایمان تعریف نکردند اما دیگر دوران تبلیغ و کلاس اضافه رفتن تمام شد.

فرق دیگری که هست اینه که پارسال کسی به دنبال تغییر ریاست دانشگاه حداقل به طور جدی نبود اما این روزها کسانی هستند که به دنبال تغییر ریاست هستند و با نوشتن نامه به سرپرست وزارت علوم خواهان تغییر در راس دانشگاه هستند هرچند که بنده هم به بعضی از سیاست های رییس دانشگاه معترض هستم اما در این نامه جز دروغ و تهمت چیز دیگری نیست و به قول خودشان این جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه یزد با مظلوم نمایی و سیاه نمایی و یه کم عرض اندام کردن می خواهند رییس راتغییر دهند.

در این نامه دم از اعتدال زده می شود که با خواندن یک بار این نامه همه خوی تند افراط گرایی را به وضوح درک می کنند که البته این نامه که برای کسانی که نشریات بهار ، سیاست در کویر را مثل من خوانده باشند قلمی آشناست قلمی است که همیشه می خواهد مظلوم نمایی کند و بگوید آی حوار که حق من را خورده اند و دستم را شکستند که البته کاش این طور می شد که قلمی که مقدس است را برای تشویش اذهان عمومی و دانشجویان استفاده نمی کردید.

نکته جالب اینجاست که ادعای تندرو بودن دکتر میبدی را با این که می خواستند به عنوان کاندیدای مجلس نهم معرفیش کنند دوستان عزیز می خواهند ثابت کنند (!!!).

در این نامه جالبه که دکتر میبدی برای خودش سوپرمن است و از حسابرسی فرار می کند وحکم انفصال به خدمت آن اجرایی نمی شود و جندین بی قانونی دیگر

درست است که نقد باید باشد اما نقدی خوب است که :

رهبر معظم انقلاب اسلامى در پاسخ به پرسشهاى دانشجويان در دانشگاه صنعتى شريف در تاریخ ‏ 01/09/78 فرمودند:
«من البته هيچ‏وقت جلوِ انتقاد را نگرفته‏ام و كسى را منع نكرده‏ام. انتقاد صحيح و دلسوزانه ضررى ندارد؛ اما اين انتقاد بايستى به تخريب نينجامد. بعضيها طورى انتقاد مى‏كنند كه تخريب است؛ اين مصلحت نيست. كسى كه مسؤوليت سنگينى در كشور بر دوشش هست و از او توقّع داريم كه فلان كار را بكند - اقتصاد را درست كند و... - اگر ما او را تقويت نكنيم؛ اگر يك وقت ضعفى هم پيدا شد، آن را نپوشانيم؛ آيا مى‏توانيم چنين توقّعى داشته باشيم؟ باز هم مى‏توانيم اميدوار باشيم كه آنچه كه ما مى‏خواهيم، انجام خواهد گرفت و آنچه كه وظيفه اوست، انجام مى‏گيرد؟»

 


مبارز اول : متن کامل این نامه را در  این لینک ببینید
مبارزدوم فیلم اظهارات سرپرست وزارت علوم در جمع تحصن کنندگان دانشگاه تهران را اینجا ببینید  :

محمدرضا زرین کلاه بازدید : 14 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (1)

قابل توجه بضی ها که میگن چرا بعضی ها اگه بعضی از کارها رو کردن هنوز اون بالاها جا دارند البته که این بعضی ها قبلا در جای مهم دیگری هم بودند که با این سمتشون می شد 2تا که خدارو شکر دیگه اونجا رای نیاوردند...

حالا این حکایت رو بخونید شاید بیشتر متوجه شوید

غریبی وارد قریه ای شد و برای نماز به مسجد رفت

امام جماعت را دید یک دست و یک پا و یک گوشش بریده بود و یک چشمش از کاسه درآمده... از ریش سپیدی، علت پرسید. پیرمرد گفت : راه خطا رفت، به حکم شرع پایش را قطع کردیم. دزدی کرد، دستش را بریدیم. گوش به خطا سپرد ، گوشش را کندیم، و چشم به نامحرم دوخت، چشمش از کاسه درآوردیم. مرد طعنه زد : با این همه فضیلت، چطور امام جماعتش کردید؟ پیرمرد گفت: آخر، اگر جلوی چشممان نبود، وقت نماز کفش هامان را می دزدید!!!

محمدرضا زرین کلاه بازدید : 19 جمعه 08 شهریور 1392 نظرات (2)

چند روزی بود وهست که صحبت از جنگ علیه مردم سوریه می شود که در خط مقدم آن آمریکا است که به دنبال این است با متحدانی که قبلا به او در پیشبرد اهدافش(!!!) مثل جنگ افغانستان وعراق کمک های بی شائبه ای کرده بودند این سناریو را رقم بزند البته ناگفته نماند قبل از این که حتی بازرسان سازمان ملل تحقیقاتشان را انجام دهند.

در این میان هم غول های رسانه ای غرب هم تمام تلاششان را کردند که با به کارگیری هر چه بیشتر توان خودشان و پخش فیلم های بسیار مشمئزکننده ای که در رسانه های اجتماعی پخش شده بود بر طبل این جنگ بکوبند تا مردم آن کشور ها هم آمادگی لازم برای جنگ را از نظر روحی پیدا کنند.

اما دیشب اتفاقی نادر و شاید هم تاریخی در مجلس انگلیس افتاد و در این مجلس نمایندگان رای منفی به اقدام علیه سوریه دادند و در این جا آمریکا  که برای اولین بار بود که حتی اگر بخواهد جنگی راعلیه سوریه انجام بدهد بدون بار دیرینه اش که در جنگ عراق و افغانستان یار شفیق امریکا بود این کار را انجام دهد .

برخلاف دفعه های قبل که حتی کانادا و آلمان هم به سرعت متحد آمریکا می شدند این بار صحبت از عدم حضور می زنند . واقعا چرا؟

آیا از قدرت سوریه و رفتن آبروی خود ترس دارند یا ترس از خدشه دار شدن چهره خود در جوامع بین المللی دارند ؟

یا با توجه به مشکلات مالی توان حضور در جنگ جدیدی را ندارند؟

یا شاید هم همراه هانی مثل روسیه وایران وحزب الله را در پشت و در کنار ملت سوریه می بینند؟

و یا شاید های بسیار دیگر که شما می توانید بگید...نظر بگذارید

اما همه این شاید ها یک نشانه ای دارد که این غرب همان غربی نیست که کورکورانه از تصمیمات آمریکا پیروی کند و همیشه همراه آن باشد واین یعنی نشانه های خوب برای ملت ایران که شاید در آینده اتفاقات خوبی برای آن ها رقم خواهد خورد ان شاالله.


یکم : ما که بحثی در انتخاب وزرا توسط نمایندگان مجلس و قرداد کرسنت و شرکت های وزیر صنعت و سرپرستی توفیقی و حضور ربیعی در کنفرانس مطبوعاتی موسوی نداریم اما وزیر پیشنهادی برای وزارت ورزش پیشینه خوبی در امر ورزش داشت حداقل بیشتر از سرپرست فعلی.

دوم : یه اس ام اس اومده که سردار قاسم سلیمانی گفته که "هر چتر بازی که قرار است از هواپیما هلی برن شود ،هرتفنگداری که قرار است از ناوها پیاده شود،هرکماندویی که قرار است با نفربر پیاده شود ،یادش باشد که قبلا تابوتش را سفارش داده باشد .سوریه خط قرمز انقلاب اسلامی است ،همان جایی که میتواند معراج ما و گورستان شما باشد " ما که هر جا گشتیم همچین نقل قولی را پیدا نکردیم دوستان فقط فکر کنم ارسال را فشار دادند.

سوم :این مطلب را کاملا به قلم خود خود بنده است

چهارم :بمونه برای بعد ...ولی نظر بدید

محمدرضا زرین کلاه بازدید : 18 پنجشنبه 17 مرداد 1392 نظرات (1)

برگرفته از وبلاگ دوست و همراه عزیز احسان عابدی (پابرهنگان) که در پیوند ها وجود دارد

حسن روحانی در اقدامی قابل تحسین، بدون فوت وقت و در اولین فرصت قانونی، لیست وزرای پیشنهادی خود را به مجلس ارائه کرد تا امور کشور هرچه سریع تر از حالت موقت فعلی درآمده و دولت یازدهم رسماً با کابینه خود کارش را شروع کند.

بدیهی است که افراد معرفی شده، مطابق با طرز فکر و منش سیاسی ایشان باشند و در حالت کلی مطابق میل و مطالبه ما نباشند. اما به هرحال معیار و ملاک هایی کلی و اساسی باید در نظر گرفته شود.

درباره افراد معرفی شده چند نکته به نظر می رسد:

اول اینکه متوسط سن وزرای پیشنهادی، از تمام دولت های قبلی بیشتر است. این متوسط سن در حالی ۵۷ سال است که معدل سنی کابینه دولت ابتدایی هاشمی رفسنجانی 41 سال، دولت دوم هاشمی 44 سال،کابینه ابتدایی خاتمی 45 سال، کابینه دوم اصلاحات 47 سال، کابینه ابتدایی احمدی نژاد 49 و کابینه دوم وی 50 سال است.

با توجه به وضعیت فعلی کشور که نیازمند جنب و جوش و تحرک زیاد است و نیز جمعیت جوانی که با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند، این میانگین سنی در حوزه اجرا جالب به نظر نمی رسد.

نکته دیگر اینکه معرفی کسانی که سال های سال در این کشور وزیر و مسئول بوده اند و حال بار دیگر به چرخه مدیریت کلان کشور بازگردانده می شوند نیز نقطه ضعفی آشکار محسوب می شود. این عزیزان تمام آنچه در توان داشته اند در سال های مدیریت و وزارت خود انجام داده اند و شاید کار دیگری از دست شان برنیاید.

به عنوان مثال سوابق برخی از این افراد به شرح زیر است:

- بیژن زنگنه (پیشنهادی نفت): ۴سال وزیر جهادسازندگی/۸سال وزیر نیرو/ ۸سال وزیر نفت! (۲۰ سال وزارت)

- محمدعلی نجفی(پیشنهادی آموزش وپرورش): ۴سال وزیرفرهنگ وآموزش عالی/ ۸سال وزیر آ.پ (۱۲سال وزارت)

- محمدرضا نعمت زاده(پیشنهادی صنعت و معدن و تجارت): ۸ سال وزیر صنایع

- محمود حجتی (پیشنهادی کشاورزی): ۴ سال وزیر راه و ترابری/ ۴ سال وزیر جهاد کشاورزی (۸ سال وزارت)

- عباس آخوندی (پیشنهادی مسکن): ۴ سال وزیر مسکن

و ...

بهتر است کسانی در راس وزارتخانه ها قرار گیرند که با طرح و ایده نو و فکر جدید و پویا، تحولی در وضعیت فعلی ایجاد کنند. نه اینکه عقب گردی به مدیریت سال های پیش داشته باشیم!

نکته مهم دیگر، معرفی کسانی است که با ملاک ها و معیارهای انقلاب و نظام اسلامی همخوانی چندانی ندارند.

این مساله شاید پا به پای تخصص، بسیار برجسته و حائز اهمیت باشد. کسانی که به هر نوعی در فتنه سال ۸۸ با نظام همراهی نکرده و یا فراتر از آن در آن فتنه نقشی هم داشته اند، هرگز نباید مورد تایید و اعتماد وکلای ملت قرار گیرند.

فتنه عظیم و برانداز سال ۸۸ هیچگاه از ذهن مردم و از صفحه تاریخ این انقلاب پاک نخواهد شد. لذا کسی که بعد از مشخص شدن صحنه هم حاضر به بازگشت و قبول اشتباه نشده، نمی تواند متصدی امینی برای نظام و مردم باشد.

کسانی مثل علی ربیعی(وزیر پیشنهادی کار و تعاون و رفاه) یا بیژن زنگنه  و عباس آخوندی که عضو ستاد میرحسین موسوی بوده و حتی در جلسه اعضای ستادهای کاندیداهای ریاست جمهوری سال ۸۸ با رهبر انقلاب، با معظم له بر سر نتیجه انتخابات بحث و محادله می کرده اند، چگونه حائز صلاحیت وزارت در دولتی هستند که دم از اعتدال می زند؟!

(روایتی از حضور عباس آخوندی در ستاد موسوی)

آیا علی ربیعی که یک عنصر امنیتی و افراطی شناخته می شود، در گفتمان اعتدال آقای روحانی جایگاهی پیدا می کند؟!

آیا آقای زنگنه که در کارنامه خود قرارداد ننگین و خسارت بار "کرسنت" را دارد، صلاحیت وزارت دوباره را دارد؟!

(7 ایراد بی پاسخ به وزارت زنگنه) //  (نقش بیژن زنگنه در قرارداد خسارت بار کرسنت)

آیا محمدجواد ظریف (وزیر پیشنهادی امورخارجه) که نقاط امنیتی و مشکوک زیادی در پرونده سیاسی و بین المللی خود دارد و برخی رسانه ها و دیپلمات های آمریکایی از وزیر شدن ایشان ذوق زده شده اند، صلاحیت وزارت مهمی چون امورخارجه را در بحبوحه بیداری اسلامی و شرایط حساس منطقه دارد؟!

(شبهه هایی درباره محمدجواد ظریف)

امیدواریم نمایندگان محترم مجلس، رودربایستی خود را کنار گذاشته و منافع مردم و نظام را بر سایر مسائل ترجیح دهند و با هوشیاری خود امانت های سنگین وزارت را به اهلش واگذار کنند...

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
سلام دهه چهارم انقلاب به دهه عدالت و پیشرفت نام گذاری شده است پس می کوشیم برای تحققش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 71
  • بازدید کلی : 2,076